جوانی برقصید و پس از چندی معلّم شد......
فیلم رقصیدنش در موبایل ها به دست حراست افتاد و از کار به درش کردند.
آه از نهاد مردمان برآمد که اگر حاج علی دهقان ( رضی الله عنه) بودی غائله را پوشاندی و چنان کردی که چنین نشدی اما جعفر یا نخواست و یا نتوانست. و الله اعلم
به سال نود سیصد و یک هزار
بیامد گرانی به شهر و دیار
فزون گشته قیمت به نان و خورشت
برآورده از خلق ایران دمار
آورده اند که روزی فاضل علیه الرحمه دندان درد گرفتی و نزد طبیب آمدی.
و در رویدر طبیب الاسنانی نبودی چنان که اکنون نیستی، طبیب العمومی مسکنی را به وی تزریق کردی .
فاضل که نک و بد را نمی دانستی از درد دندان هنوز رهایی نیافتی که به درد سوزن مبتلا گشتی از این رو طبیب را به باد ناسزا گرفتی که من دندانم درد می کند و تو سوزن در ......... من می زنی....... من که درد نمی کند.
از آن پس وی به درمانگاه و دکتر نرفتی تا جان را به جان افرین تسلیم نمودی.
پس از گذران سنین ماضیه هنوز که هنوز است رویدر دندانپزشک نداشتی و پزشکان رویدر برای تسکین درد دندان مسکن را در ....بیماران تزریق نمودی.
در کتب طب القدیم نوشته اند که تریاک دوای درد دندان است و خوشبختانه به همت مسئولان دلسوز این ماده حیاتی در اماکن مختلفه به فروش رسیدی اما معلوم نیست که سایر المواد المخدره نظیر الشیشه و الکراک و البنگ هم تاثیری در تسکین آن درد جانفرسا داشتی یا نداشتی.
امان از درد ندان
فغان از قند قندان
چو آید ناگهانی
رباید هوش مردان
لغت نامه:
طبیب الاسنان : دندان پزشک
نک و بد: خوب و بد
سنین ماضیه : سال های گذشته
دو صد عکس از وقایع را به ما ده
خبر هایی از این ور یا که آن ور
بده عکسی زنخلای کویردان
دلت آید نباشد از تو عکسی؟
چه کس عکسی زند غیر از تو برگو
به آن علت که برای نخستین بار آن ماده در تاریخ اختراع می شدی نتوانستند نامی بر آن نهندی تا این که پس از مشورت با حکما و ادبا و اهل طرب نام آسخاک و خاکفالت را بر آن ماده ی بی نظیر و بی مراعات بر گزیدندی.
و ترکیب الچهارم : ترکیبی سرّی و المخفیانه
بریختند خاک ببینید چون گردید
لفت نامه:
بلدیه: شهرداری
پلغ: خاک
ریخ: ماسه
پلنز: پاشیدن آب با دست و به مقدار کم