وب پاره

طنز محلی

وب پاره

طنز محلی

الاخراج

جوانی برقصید و پس از چندی معلّم شد......

فیلم رقصیدنش در موبایل ها به دست حراست افتاد و از کار به درش کردند.

آه از نهاد مردمان برآمد که اگر حاج علی دهقان ( رضی الله عنه) بودی غائله را پوشاندی و چنان کردی که چنین نشدی اما جعفر یا نخواست و یا نتوانست. و الله اعلم



گرانی

به سال نود سیصد و یک هزار
بیامد گرانی به شهر و دیار
فزون گشته قیمت به نان و خورشت
برآورده از خلق ایران دمار

امان از درد دندان!

آورده اند که روزی فاضل علیه الرحمه دندان درد گرفتی و نزد طبیب آمدی.

و در رویدر طبیب الاسنانی نبودی چنان که اکنون نیستی، طبیب العمومی مسکنی را به وی تزریق کردی .

فاضل که نک و بد را نمی دانستی از درد دندان هنوز رهایی نیافتی که به درد سوزن مبتلا گشتی از این رو طبیب را به باد ناسزا گرفتی که من دندانم درد می کند و تو سوزن در ......... من می زنی....... من که درد نمی کند.

از آن پس وی به درمانگاه و دکتر نرفتی تا جان را به جان افرین تسلیم نمودی.

پس از گذران سنین ماضیه هنوز که هنوز است رویدر دندانپزشک نداشتی و پزشکان رویدر برای تسکین درد دندان مسکن را در ....بیماران تزریق نمودی.

در کتب طب القدیم نوشته اند که تریاک دوای درد دندان است  و خوشبختانه به همت مسئولان دلسوز این ماده حیاتی در اماکن مختلفه به فروش رسیدی اما معلوم نیست که سایر المواد المخدره نظیر الشیشه و الکراک و البنگ هم تاثیری در تسکین آن درد جانفرسا داشتی یا نداشتی.

امان از درد ندان

فغان از قند قندان

چو آید ناگهانی

رباید هوش مردان


لغت نامه:


طبیب الاسنان : دندان پزشک


نک و بد: خوب و بد


سنین ماضیه : سال های گذشته


تقدیم به رویدر نیوز

بیا رویدر نیوز وب را صفا ده

دو صد عکس از وقایع را به ما ده


قلم برزن بگو از شهر رویدر

خبر هایی از این ور یا که آن ور


بگو از تم برکه از شوادان

بده عکسی زنخلای کویردان


چوباران آید و دوربین به دسی

دلت آید نباشد از تو عکسی؟


به وقت ریزش آبشار دورخو

چه کس عکسی زند غیر از تو برگو


حمایت ها نمودی از خلایق
ندیدی بیش از این ما را تو لایق؟

آسخاک - خاکفالت

آورده اند که در سنه 1390 هجری آفتابی! بلدیه رویدر ماده جدیدی را اختراع نمودی و از آن در صاف کردن چاله های خیابان بهره بردی و خلایق را که از چاله های خیابان شاکی شده بودندی راضی نمودی.

به آن علت که برای نخستین بار آن ماده در تاریخ اختراع می شدی نتوانستند نامی بر آن نهندی تا این که پس از مشورت با حکما و ادبا و اهل طرب نام آسخاک و خاکفالت را بر آن ماده ی بی نظیر و بی مراعات بر گزیدندی.


الترکیبات:
 ترکیب الاول: الپلغ
ترکیب الدوّم: ریخ
ترکیب السوم: پلنز آب

و ترکیب الچهارم : ترکیبی سرّی و المخفیانه


طریقه الاستفاده:
آن ماده‌ی با ارزش می بایستی با بیل لودر به محل برده شدی و کارگری لباسی مخصوص به تن کردی و با دست آن را در چاله ها ریختی و با لغت ( لگد) آن را بکوبیدی تا سفت شدی. و تا قبل از وزش بادی و یا جاری شدن آبی همانطور سفت بماندی.


الگارانتی: یک ساعت وسی و سه دقیقه- عبور هر گونه وسیله ی موتوری و شتری با وزن بیش از 80 کیلو گرم از روی آن ممنوع بودی و شامل گارانتی نگردیدی!

به رویدر چاله ها افزون گردید
دل مردم ز دستش خون گردید
به جای ریختن آسفالت در اینجا

بریختند خاک ببینید چون گردید


لفت نامه:

بلدیه: شهرداری

پلغ: خاک

ریخ: ماسه

پلنز: پاشیدن آب با دست و به مقدار کم